اما این عملیات پیروزمندانه چند نکته جالب دارد که مهمترین آنها صدور فرمان امام خمینی(ره) در روز ۲۵ آبان ماه یعنی یک روز قبل از آزادسازی سوسنگرد بود که …
خبر رسید که بچهها آذوقه ندارند. آنها گفتند: ما آذوقه نداریم؛ اما سوپر مارکتهای خود شهر که مال مردم است و آنها در مغازهها را بسته و رفتهاند، یک چیزهایی دارد و بعضیها میگویند برویم از اینها استفاده کنیم تا از گرسنگی رها شویم؛ لکن ما حاضر نیستیم؛ …
آگاه باشید همانا خمینی ذخیره خداست برای شیعه… دعا کنید [و] با تضرّع از خداوند بقای امام خمینی را بخواهید…
یکبار از تهران به قم آمده بودم. آن زمان بنزین کوپنی بود. چون محمد فرمانده بود، کوپن بنزین زیادی در اختیارش بود. وقتی میخواستم به تهران برگردم، رو به من کرد و گفت: «داداش! حالا که داری میری، ماشینات بنزین داره؟» …
او هم با وجود خستگی از مأموریت قبلی، بیدرنگ میپذیرد و راهی مأموریت جدید میشود. …
گفت: «پدر! ازت خواهشی دارم!» گفتم: «بگو» گفت: «من دعا میکنم، شما آمین بگید!» زیر لب چیزهایی زمزمه کرد و من هم گفتم: «خدایا! خواستههایش رو استجابت کن!» ابوالفضل گفت: «ان شاءالله!» بعد ادامه داد: «پدر! دوست دارم در مراسم شهادتم با اون صدایی که همیشه در گوشم طنیناندازه برام بخونی!»
یک نگاه به دور و برش کرد. از موتور پیاده شد و آن را روی جک گذاشت و بالای آن رفت و فریاد زد: الله اکبر و الله اکــــبر … اشهد ان لا اله الا الله … نه وقت اذان ظهر بود و نه اذان مغرب. هر کس آقا مجید رو نمیشناخت غش غش میخندید …
آن ساواکی هم بدون هیچ مقدمهای گلولهای را شلیک میکند که گلوله دقیقاً از قفل در عبور میکند و به پشت مادرم اصابت میکند و از پهلوی او خارج میشود. شدت گلوله به حدی بود که قسمت عمیقی از پشت و پهلوی مادرم را سوراخ کرده بود.
ما حسینوار وارد صحنه جنگ شدیم و حسینوار میجنگیم و حسینوار به شهادت میرسیم…
در اسناد ساواک آمده است: «مدرسه رسالت، واقع در کوچه بیگدلی به وسیله شیخ ابراهیم دشتی تأسیس شد و فعلاً همین شخص مدیر آنجا میباشد، اگر چه در اصل تأسیس، غرضی در کار نبوده و وابسته به کسی نبوده است؛ ولی رفته رفته همان برنامه مدرسه حقانی را پیدا میکند، به طوری که شنیده میشود شاگردان آنجا با شاگردان مدرسه حقانی تماس دارند و آنها نیز طرفدار خمینی هستند».
شهدای غواص، هفته دفاع مقدس، اعیاد غدیر و قربان، یادوراه شهدای روحانی مدرسه علمیه رسالت قم و مطالبی در رابطه با دیدار رهبر معظم انقلاب با خانواده های شهدای حادثه هفتم تیر و شهدای دانش آموز
دریافت (225)
| حجم 20.0 MB
به نام خدا و با سلام و درود به امام خمینی و رزمندگان غیور اسلام که در جبهه ها فداکاری می کنند انشای خود را آغاز می کنم: مدرسه سنگری است که ما دانش آموزان در آن درس می خوانیم. میز ما سنگر ما است قلم ما، تفنگ ما است و با نوشتن کلمه ی «مرگ بر صدام» تیری بر پشت ابرقدرت ها زدیم. وظیفه ی ما این است که به حرف های آموزگارمان گوش کنیم و درس بخوانیم. ما در مدرسه درس می خوانیم؛ امّا رزمندگان در جبهه درس ایمان و فدکاری می آموزند.